من نمیدانم!
من نمی دانم
- و همین درد سخت مرا می آزارد...
که چرا انسان
این دانا
این پیغمبر
در تکاپوهایش:
-چیزی از معجزه آن سو تر-
ره نبرده است به اعجاز محبت
چه دلیلی دارد؟؟
چه دلیلی دارد؟؟
که هنوز مهربانی را نشناخته است؟
و نمی داند که در یک لبخند
چه شگفتی هایی پنهان است!!
من بر آنم که در این دنیا
خوب بودن -به خدا- سهل ترین کار است.
و نمی دانم
که چرا انسان
تا این حد
با خوبی
بیگانه است!!!
- و همین درد سخت مرا می آزارد...
فریدون مشیری
+ نوشته شده در شنبه دوم دی ۱۳۸۵ ساعت 8:22 توسط
|
ٌٌWelcome to my weblog