عشق چیست؟

کودکی گفتند عشق چیست؟ گفت:بازی.به نوجوانی گفتند عشق چیست؟ گفت: رفیق بازی. به جوانی گفتند عشق چیست؟ گفت: پول و ثروت. به پیرمردی گفتند عشق چیست؟گفت: عمر.

 به عاشقی گفتند عشق چیست؟

چیزی نگفت. آهی کشید و سخت گریست

پرسيدم : عشق چيست ؟ گفت : آتش است .

گفتم : مگر آن را ديده ای ؟ گفت : نــــه در آن سوخته ام.

رفتی....

رفتی و گفتی که تنها میشوی
                    گفتمت هر لحظه یادت با من است
گفتی از خاطر ببر ، یادم مکن
                    گفتمت آیین من ، دل بستن است
گفتی از دل بر بکن سودای من
                    گفتمت دل بی تو با من دشمن است
شادمان گفتی خداحافظ تو را
                   گفتمت این لحظه ی جان کندن است
رفتی اما بی تو تنها نیستم
                   آفرین بر غم که هر دم با من است